دومین شب سوگواره شعر بر آستان اشک تقدیم به اولین شهید کربلا
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۷۹۱۶۷۱
در دومین شب از چهارمین سوگواره شعر بر آستان اشک با اجرای محمود حبیبی کسبی و مرثیه خوانی ذاکر اهل بیت مهدی عزیزیان یاد اولین شهید کربلا حضرت علی اکبر(ع) را گرامی داشتند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، ؛ دومین شب شعر «بر آستان اشک» با محوریت حضرت علی اکبر (ع)و با عرض ارادت به ساحت قدسی ملک آسمان حضرت ابا عبدالله به ویژه ساحت حضرت علی اکبر و دیگر شهدای کربلا برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
احمد علوی اولین شاعری بود که با نوای گرم خود در چند روز مانده به روزهای محرم دل ها را روانه روزهای کربلا و شهادت حضرت علی اکبر برد. او چنین خواند:
قطعه هایی از تنش قطع یقین پیدا نشد
دشت را گشتند و اکبر بیش از این پیدا نشد
تیرها اجزای اکبر را به صحرا دوختند
اسب زخمی شد، رکاب افتاد، زین پیدا نشد
تا عقیقی که سلیمان داشت افتاد و شکست
بر رکاب سبز پیغمبر نگین پیدا نشد
ناگهان شیرازه اش پاشید از هم، بعد از آن
شرحی از آیات قرآن مبین پیدا نشد
هر دو عالم را ملائک زیر و رو کردند و هیچ
سرزمینی بهتر از این سرزمین پیدا نشد
گشته ام، اما برای زائر کویش شدن
بهتر از حال و هوای اربعین پیدا نشد
کربلا را از علی هایش فقط باید شناخت
جز علی در این جهان حبل المتین پیدا نسد
صفحه صفحه بارها تاریخ را خواندم ولی
غیر حیدر یک امیرالمؤمنین پیدا نشد
علوی در ادامه از یاد حضرت قاسم بن حسن نیز غافل نشد و چند بیتی به ساحت حضرت قاسم بن حسنی به پاس ارادتی که به پدر مظلوم و غریب این ابر امر 13 ساله داشت تقدیم کرد و گفت:
پا بر زمین مکوب عمو در کنار توست
این سرو قد خمیده که دار و ندار توست
ای ماه سیزده شبهی دشت کربلا
ماه شب چهاردهم بی قرار توست
دل بردن از امام و سراپا عسل شدن
این کار کار بی هنران نیست، کار توست
ای جان فدای نغمهی «إن تُنکرونی» ات [1]
هر کس شهید عشق شود از تبار توست
«لا تَجزعی» [2] بخوان و برو تا خود بهشت
وقتی بهشت این همه چشم انتظار توست
من فکر میکنم که خدا از در بهشت
هرچه کلید ساخته در اختیار توست
دارد زره به قامت تو گریه میکند
حتی کلاهخود تو هم داغدار توست
حتی به بند کفش تو باید دخیل بست
این بندِ باز مانده گره یادگار توست
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند
این تکه های تن سند افتخار توست
در کربلا ضریح برایت نساختند
در سینه های مردم عاشق مزار توست
قاسم صرافان شاعر آیینی توانای دیگری بود که با تقدیم دو شعر به آستان آقا حضرت ابوالفضل و آرام دل امام حسین(ع) حضرت علی اکبر این محفل شعری را رنگ دیگری بخشید. بخشی از شعر او به این شرح است:
طفیل عشق حسین اند آدمی و پری
تو آمدی که دل از دلبرخدا ببری
چه کرده است عبور تو با دلش وقتی
که از مقابل چشم حسین می گذری
ندیده ذات هوالعشق چون تو مجنونی
فقط حواله لیلا شود چنین پسری
به سوی کرب و بلا راهی است قافله ای
خوشا به حال سواران با تو همسفری
چگونه شبه نبی در کمین قتل تواند
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
قدم بزن دم آخر که چشم های تری
دوباره بر قد و بالای تو کند نظری
در این قسمت از برنامه نادر بختیاری با حضور در پشت تریبون و خواندن شعری در وصف حضرت علی اکبر شور و حلاوتی دلنشین بر این محفل نشاند که سبب شد ابیاتی که از عمق دل سروده بود، قطرات اشکی هم از دیده خود و هم دیدگان حاضران جاری شود. بخش هایی از شعر بلند او در ادامه آمده است:
مولای ما حسین برای چه کشته شد
خون از حروف کرب و بلا می زند برون
اکبر رجز می خواند آن سان که نگو
مرکب به خون می راند آن سان که نگو
سن بیست و چند است او را بیش و کم
مردان جا افتاده با او هم قسم
شاه حسینا همه دنیا نفس نیست
جز تو و هفتاد و دو شمشیر کسی نیست
شیر بریده سر آزادتر از عشق
تا که تو را حس نماید قفسی نیست
محمد مهدی سیار شاعری آیینی از دیار فارس خواندن چند رباعی را برای این محفل عاشورایی برگزیده بود که در قالبی کوتاه مفهومی عمیق را در پس پشت خود به همراه داشت. یکی از رباعی های او و همچنین بخشی از غزلی که به ساحت مقدس امام حسین(ع) تقدیم کرده بود در ادامه آمده است:
رسوایی دیگری است سری است مرا
بی خوابی خوشتری است سری است مرا
دلتنگ دلبری است در سینه من
با تیغ غمش سری است سری است مرا
***
جا مانده دلم میان قربانگاهش
قربان سرش فدای روی ماهش
این مصحف پاره پاره قرآن خداست
رفته است ولی به نیزه بسم اللهش
***
در مقاتل خوانده ام گودال غوغا شد، ولی
آن طرف تر بود غوغا... آن طرف تر... بر تلی
آسمان گو بر زمین آید ولی هر گز مباد
پیش چشم خواهری بر خاک و خون افتد یلی
قتلگاه زینب است این یا حسین ابن علی؟
قتلگاه زینب است این... یا حسین بن علی!
حنجر است این واژه یا خنجر؟ میان خط اشک
همچنان ناخوانده مانده صفحه های مقتلی
قادر طراوت پور پیش از خواندن شعر خود از کسانی که این محفل نورانی را تشکیل داده اند تشکر و قدردانی کرد. وی غزلی عاشورایی خواند که بسیار مورد استقبال حاضران در مجلس قرار گرفت:
بی قرارم و بلند گریه می کنم
آبشارم و بلند گریه می کنم
چون درخت، برگهای زرد خویش
می شمارم و بلند گریه می کنم
بی تو خواب دیده ام میان مرده ها
بی مزارم و بلند گریه می کنم
امیر علی سلیمانی نیز شاعر دیگری بود که به عنوان آخرین نفر با خوانش ابیات خود این آیین روحانی و معنوی را صفای دیگری بخشید:
این باده بی شک سوی ساغر بر نمی گردد
زینب به لیلا گفت : دیگر بر نمی گردد
کودک نگاهش را به بابا دوخت با حسرت
پرسید : یا مولا ، برادر بر نمی گردد ؟
با چشم های خسته اش بابا به کودک گفت :
اصغر ، بزرگی کن که اکبر بر نمی گردد
با طعنه اهل کوفه می گفتند : بی تردید
سالم از این میدان پیمبر بر نمی گردد !
این رسم مردان خداوند است در میدان
برگشت اگر تن ، بی گمان سر بر نمی گردد
پیداست اسماعیل ِ این میدان زمینی نیست
قربانی است و سوی هاجر بر نمی گردد
وقتی پسر پهلو شکسته مانده در میدان
یعنی پسر پهلوی مادر بر نمی گردد
آری جوان اهل رجز خوانی ست ، بی باک است
آری جوان از ترس خنجر بر نمی گردد
از لحن تکبیرش مشخص می شود این شیر
از گفتن الله ُ اکبر بر نمی گردد
لیلا ! علی تا روز آخر در رکابت بود
لیلا ! جوانت روز آخر بر نمی گردد
در پایان مجلس و در حالی که دل های مشتاقان به قدر کافی آماده دریافت فیوضات الهی گشته بود، مهدی عزیزیان ذاکر اهل بیت پشت تریبون آمد تا با مرثیه خوانی خود در وصف حضرت علی اکبر (ع) روح صیقل خورده حاضران را در چشمه زلال اشک هایشان روانه کند.
حسن ختام برنامه نیز طبق روال شب گذشته قرعه کشی سفر کربلا در میان حاضران در این نشست بود.
سوگواره شعر آیینی «بر آستان اشک» 30 شهریورماه نیز در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای اندیشه میزبان دوستداران و دلدادگان حسینی خواهد بود.
انتهای پیام/
R1380/P1010114/S4,42/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۹۱۶۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیاکبر قربان شیرودی را میشناسید؟
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلیکوپترش، باز سرسختانه میجنگید.
به گزارش ایسنا، علیاکبر قربان شیرودی دی ماه ۱۳۳۴ در روستای بالاشیرود از توابع شهرستان تنکابن متولد شد. پس از گذراندن سال سوم متوسطه در زادگاه خویش، برای ادامه تحصیل راهی تهران شد و همراه با کار به تحصیل خود ادامه داد. شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند. سپس دوره هلیکوپتری کبرا را در پادگان اصفهان گذراند و با درجه ستوانیاری فارغالتحصیل شد.
وی پس از سه سال خدمت در ارتش به کرمانشاه رفت و با خلبان احمد کشوری آشنا شد. شیرودی از ارتشیانی بود که با اوجگیری جریانات انقلاب اسلامی به صفوف راهپیمایان پیوست و به دستور حضرت امام (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، او نیزخارج شد. پس از خروج از پادگان درصدد تشکیل گروهی چریکی برآمد و با تعدادی از دوستانش در کرمانشاه در این زمینه اقدام کرد تا اینکه امام خمینی (ره) به میهن بازگشتند و انقلاب به پیروزی رسید.
شیرودی که در جریانات پیروزی انقلاب با پیشمرگان کرد مسلمان همکاری کرده بود، با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست.
وی که با شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریتهای خود با سرپیچی از فرمان بنیصدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند، در طول ۱۲ ساعت پرواز بینهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد.
شجاعت و ابتکار عمل این شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاریهای مهم جهان منعکس شد. بنیصدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقا درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواستهاش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنیهای بنیصدر و بیتفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد.
در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیار سوم خلبان به درجه سروانی ارتقا یافت، اما طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:
«اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تا کنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشتهام و به دستور رهبرعزیزم به جنگ رفتهام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بودهام، برگردانید. »
با اوج گیری جنگ در کردستان، شیرودی و چند تن دیگر از خلبانان وارد جنگ شدند. شیرودی در عملیاتهای پروازی خود تلفات سنگینی را به نیروها و تجهیزات دشمن در نقاط استراتژیکی غرب کشور وارد کرد. در ۱۳ دیماه ۱۳۵۹ وقتی خیانتهای آشکار بنیصدر را دید به افشاگری پرداخت و از شنوندگان سخنانش خواست با ایمان و اسلحه و چنگ و دندان از میهن اسلامی دفاع کنند. در همین ایام علی اکبر شیرودی را به خاطر بازپس گیری ارتفاعات بازیدراز بازداشت تنبیهی کردند و در واکنش به این مساله، روحانیون متعهد و اعضای سپاه کرمانشاه مراتب ناراحتی خود را در اسرع وقت به اطلاع اعضای شورای عالی دفاع از جمله آیتالله خامنهای و حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی رساندند و حکم بازداشت وی منتفی شد.
شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان داشت و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلیکوپترش، باز سرسختانه میجنگید. شیرودی پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود (۸ اردیبهشت ۱۳۶۰) در منطقه بازی دراز، هنگامی که عراق لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سرپلذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید.
خلبان یاراحمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور میگوید: «بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست میگرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانکهای عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به شهادت رسید. »
پیکر پاک شهید شیرودی پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن آرام گرفت.
پس از شهادت شیرودی، شخصیتهای مملکتی نسبت به شخصیت والا و سلوک اخلاقی وی اظهارات مختلفی کردهاند؛ از جمله حضرت آیتالله خامنهای او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف میکنند.
صاحب نظران جنگهای هوایی، او را «نامدارترین خلبان جهان» نامیدهاند؛ چنانکه شهید تیمسار فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش، وی را ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازیدراز، میمک، دشتذهاب و پادگان ابوذر توصیف کرده و میگوید: " او غیرممکنها را ممکن ساخت. کسی بود که وقتی خبر شهادتش را به امام دادم، امام در مورد وی فرمودند: " او آمرزیده است".
انتهای پیام